باز از جسم لطیف زن بهره برداری سیاسی
صالحه (رشیدی ) صالحه (رشیدی )

چهار دهه بعد تیزاب پاشی یکی از اعمال زن ستیزی وخشونت ناشی از ناتوانائئ سیاسی  انسان های حیوان صفت در وطن ما تکرار شد وعاملین این فاجفه زخم های گذشته را تازه کرد .

نمیدانم گلبدین حکمتیار از این عمل چگونه استقبال کرد ؟ با افتخار که میراث بر وتکرار کننده  جنایات  دارد ؟    یا با خجالت وشرمنده گئ که چگونه خلاف شریعت ودین اسلام  که وارثین  حقیقی دین اسلام خود را می دانند ( تیکه داران اسلام ) موجود انسانی را که بخاطر بقای بشریت وادامه دهند راه انسانیت افریده شده بخاطر خوشنوی با داران خود  وجلب توجه  بنیادگران تندرو مذهبی وگرم ساختن بازار رسانه ها عمل کردند.

 نمیدانم از کجا آغاز کنم ؟

از شهامت ، دلیری ، فداکاری ، وفاداری ، عاطفه ، ترحم ، لطافت ، مهرورزی ، زیبائئ ، سلیقه سازمان دادن زندگئ به مردان وهزاران صفات   که  عاجرم از تحریر آن .

ویا از بدبختی های قرون وسطائئ که هنوز در کشور ما ادامه دارد ، سلب حقوق ، مانع تحصیل و آموزش ، تحقیر شخصیت به عنوان جنس دوم و مانع شدن حضور شان در مشارکت های سیاسی واجتماعی  با همه بد بختی و بی عدالتی که در وطن جریان دارد به عنوان نیم نفوس کمترین امتیاز برایشان داده نشده اگر به فرقش شلاق خورد ، ویا چادر سیاهی بنام حجاب برویش به فرمایش هر رهبر کشیده شد همه وهمه را تحمل کرد اما این عمل زشت تیزاب پاشی نه تنها زن ستیزی است بلکه مقابله در برابر خداوند است ازناقص کردن وجود زن  موجود خداوندی چه لذت می برند دختران معصوم که چشمان شان را از دست دادن تا زنده استند در رنج وعذاب زندگئ دارند چه نفع بردند جز نفرت وبدبینی .

 هر گروپ تندرو در کشور ما بازارشان که کمی سرد شد وراه های مذاکره ومفاهمه را نمی پذیرند باز ضربه را به جسم زن که خود شان محصول یک زن هستند وارد می کنند  

زنان با دادن قربانی در برابر این گروهی اجیر شده زن ستیز مبارزه کرده ودولت حق ندارد که بدون حضور زنان با این گروپ تند رو وزن ستیز مذاکره نماید مخصوصا" پانزده نفرمتعلمین لیسه نازو انا  وفامیل های شان تحمل این گروه را دارند یانه  .


November 23rd, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي